در قلبم یکی مرا صدا میزند ،
میشنوم،
یکی نام مرا فریاد میزند ، حس
میکنم ،یکی مرا احساس میکند
در قلبم یکی بی قرار نشسته ، به
عشق همیشه با هم بودن
با رویاهای قلبم عهد بسته
در قلبم یکی مرا صدا میزند ، یکی
درد دلهای مرا
جواب میدهد،
هر زمان شادم او شاد است و هر
زمان که غمگینم، او
نیز پر از غم است
من تنها یکی را در قلبم دارم ،
همانی که تنهایی ام
را با عشق پر کرده ،
همانی که رویاهایم را به حقیقت
نزدیک کرده
تو در قلبمی و مرا درک میکنی ،
تو میفهمی و مرا
آرام میکنی ،
میدانی چقدر دوستت دارم و به
خاطر همین است که
سکوت میکنی
همین سکوت است نشانه عشق تو ، چه
زیباست در آن لحظه
لبخند روی لبان تو
خودت میدانی که میدهی به من نفس
، خودت میدانی چه
هستی برایم ،
چه کردی با دلم ، من چه کسی بودم
و اینک با تو چه
شده ام!
هیچکس نمیتواند جز من و تو
عشقمان را درک کند ،
محال است قلبم بی تو این دنیا را
ترک کند،
زنده میمانم تا جایی که بتوانم
در این دنیا در
کنارت ، میرویم با هم از این
دنیا ،
بگذار خورشید سوزان هر چه
میخواهد بر روی دریای
عشقمان بتابد!
چراغ راه عشقمان همیشه روشن است
،بگذار شب بیاید و
جای روشنی ها را بگیرد
در قلبم یکی مرا صدا میزند ،
صدایش دیوانه میکند
مرا ، احساسش عاشقتر میکند مرا
احساسی همصدا با نفسهایم ،
نفسهایی که همنواست با
احساسات تو
چه زیباست نوای نفسهای قلب تو
یک هیچ تا ابد به نفع تو....